کتابها ی جولیا 11کله نوشابه ای لجش می گیرد مهارتهای زندگی

همه پدر، مادر‌ا با عصبانیت ناگهانی بچه‌ها آشناهستن .وقتی دختر یا پسر خردسال شما پاشو به زمین می‌کوبه ، داد و قال راه میندازه، دستش رو می‌کشه، خودشو روی زمین پهن می‌کنه و هرچه دم دستش بیاد رو پرت می‌کنه.

در این رفتار‌ها فارغ از موضوعش، با فوران آتش فشانی از خشم روبرو می‌شیم که ممکنه حتی ما را وحشت زده کنه یا پس از تکرار به صورت عادتی ناپسند تبدیل بشه .

مدیریت خشم آسون نیست و دقیقاً به همین دلیل فرزند شما باید اونو یاد بگیره

مدیریت خشم در کودکان، یک فرایند یادگیریه است که به بچه ها آموزش میده که چطور عصبانیت خودش رو به گونه ای سالم بروز بده .این کار به بچه ها یاد میده علائم عصبانیت رو بشناسن و راه هایی رو برای آروم شدن خودشون پیدا کنند.

در این کتاب کودک در قالب داستان نحوه مدیریت بر خشم عصبانیت رو یاد میگیره.

داستان قصه ما درباره پسریه به نام لستر اما همه «کله نوشابه ای» صداش میکنن.لستر میگه :من بیشتر موقع ها حسابی سرحال و خوشحالم، اما بعضی وقت ها که کارها خوب و درست پیش نمی ره، گوشهام داغ و صورتم سرخ می شه، و یک آدم «کله نوشابه ای» می شم.حتی بعضی موقع ها تشتک کله ام می پره و بووووم … منفجر میشه.دیروز که توی مدرسه برای ناهار صف کشیده بودیم، روبی جین از راه رسید و درست جلوی من ایستاد. خیلی مودبانه ازش خواستم کنار بره … اما قبول نکرد. بهش گفتم برو ته صف … بازم قبول نکرد.

برای همین رفتم و ماجرا رو برای خانم معلم تعریف کردم. خانم معلم به خاطر این که پشت سر روبی جین حرف زده بودم، کلی از دستم عصبانی شد. منم گفتم: اما این انصاف نیست!

دیگر گوشهام داشتند داغ می شدن و خودم هم اینو می فهمیدم. همان موقع روبی جین و بقیه ی بچه ها با صدای بلند شروع کردن به خوندن آهنگ کله نوشابه ای.........

.در ادامه داستان میخونیم که لستر عصر همون روز هم که خواهر کوچیکش بدون اجازه رفته بود اتاقش و بازی جدید رایانه‌ای شو برداشته بود، باهم دعوای مفصلی کردن. بالاخره این مسائل را با پدرش در میان گذاشت.پدر به لستر گفت : تو یه پسر کله نوشابه ای هستی و باید یاد بگیری چطوری جلوی کف کردن کلت رو بگیری .و پدر بهش یاد دادکه چطوری خشمش رو کنترل کنه

خوندن این کتاب به بچه ها مدیریت خشم رو یاد میده و اینکه چطورمیتونن خشمشون رو کنترل کنن.