ماجراهای موش کوچولو 2 موش کوچولو سوار کشتی می شودمهارت های زندگی430

هرکدام از داستان‌های موش کوچولو یکی از حکایت‌های گلستان سعدی را یادآوری می‌کند و از قصه‌های کودکانه، جذاب و آموزنده به حساب می‌آید. ودر آخر هر داستان بچه‌ها یک  ضرب‌المثل و یک نکته مهم را  یاد می‌گیرند. . این داستان برای روان خوانی کلاس‌های اول و دوم دبستان خیلی جذاب و خواندنی است.

بخشی از کتاب:

موش کوچولو برای اولین بار سوار کشتی شده بود. و  توی آشپزخانه کشتی کار پیدا کرده بود. موش کوچولو خیلی می‌ترسید هر بار که کشتی تکان  می‌خورد داد می‌زد ((کمک، کمک، داریم غرق می‌شویم)). خرگوش خندید و گفت: ((نه بابا نترس، داریم پیش می‌رویم)).ملوان‌ها سه تا شدند، بعد چهار تا شدند، بعد پنج تا شدند. اما موش کوچولو باز هم می‌ترسید . ناخدا طوطی وقتی صدای گریه موش کوچولو رو شنید سکان را به مرغ مینا سپرد و خودش آمد پایین رفت توی آشپزخانه روی میز ایستاد و گفت: ((چه خبر شده؟)) ملوان‌ها گفتند ............