وقتی من بچه بودم 6 برونو یاد می گیرد که وقتی چیزی پیدا کرد به صاحبش بر گرداند

این داستان درباره خرسی است که نام برونو .برونو می گوید این کتاب ، یک قصه در باره ی من است .درباره چیزهایی که نمی دانستم و یاد گرفتم .من نمیدانستم ،چی خوب است و چی بد است .برای همین خیلی توی درد سر می افتادم ولی... .مامانم خوب بود،بابام خوب بود ،برادرم خوب بود ،من هم میخواستم خوب باشم .میخواستم خوب بودن را یاد بگیرم و...یاد گرفتم.چطوری ؟ برایتان میگویم ...من هم میخواهم خوب باشم .خیلی خوب ،ولی بعضی وقت ها چیزهایی پیش می آید که خوب بودن خیلی سخت می شود مثل آن روز... من یک توپ پیدا کردم .دلم میخواست آن را برای خودم نگه دارم ولی... اگر ان را به صاحبش نمی دادم چی؟...اگر نمی دادم دیگر خوب نبودم .به نظر شما خوب بودن بهتر است ؟یا داشتن یک توپ خوب؟ در پایان کتاب برای اینکه بفهمید کودک از این کتاب چه چیزهایی فهمیده و دقت و تمرکز کودک را بسنجید چند سوال از متن کتاب از کودک پرسیده می شود که اگر کودک خوب به داستان گوش کرده باشد به راحتی می تواند به آنها پاسخ دهد . کودکان با خواندن این کتاب یاد میگیرند که اگر چیزی را پدا کردند باید به صاحبش برگردانند و این حس خیلی خوبی است . 5جلد دیگه هم داره که کافیه در قسمت جستجوی سایت "وقتی من بچه بودم " رو سرچ کنین و بقیه عناوین رو هم ببینید. و تمام عناوین در قالب یک مجموعه با جلد سخت موجوده