وقتی من بچه بودم 3 برونو یاد می گیرد که راست بگوید

والدین اولین کسانی هستند که وظیفه آموزش صداقت به کودکان را دارند. در گام بعدی شخصیت کودکان از دیگر اطرافیان و اولیای مدرسه تأثیر می‌پذیرد. دروغ‌گویی، یکی از ویژگی‌هایی است که بسیاری از کودکان در سنین پایین انجام می‌دهند، این رفتار تا حدودی در برخی از کودکان طبیعی است. آثار و عواقب دروغ گفتن به کودکان، اهمیت صادق بودن با کودکان را بیشتر می‌کند. هر والدی از دروغ گویی فرزندش به شدت پریشان شده و حتی ممکن است او را تنبیه نیز بکند. بسیاری از کودکان بر اساس تجربه‌ای که از راست‌گویی داشته‌اند، دروغ می‌گویند. این کودکان به خاطر راست‌گویی شان تنبیه یا تحقیرشده‌اند. در پایان کتاب برای اینکه بفهمید کودک از این کتاب چه چیزهایی فهمیده و دقت و تمرکز کودک را بسنجید چند سؤال از متن کتاب از کودک پرسیده می‌شود که اگر کودک خوب به داستان گوش کرده باشد به‌راحتی می‌تواند به آنها پاسخ دهد

۵جلد دیگر هم دارد که کافی است در قسمت جستجوی سایت "وقتی من بچه بودم " را سرچ کنید و بقیه عناوین را هم ببینید.

و تمام عناوین در قالب یک مجموعه با جلدسخت موجوداست

کودکان با خواندن این کتاب یاد میگیرند که همیشه راست بگویند حتی اگر به ضرر آنها باشد .

بخشی از داستان:

۱ روز اتفاق بدی برای من افتاد.من ظرف کلوچه را شکستم.خرده شیشه‌ها روی زمین ریخته بود .مامان به آشپزخانه آمد و خیلی عصبانی شده بود .من ترسیدم راستش را بگویم و مامان می خواست هم من وهم برنی را تنبیه کند .ولی برنی کار بدی نکرده بود . من باید چکار می‌کردم...