قصه های شیرین جنگل 6 غری غرشی شیری که تنبل بود

غری یه شیر کوچولو بود که با خانوادش توی جنگل زندگی میکردن .شیرها عاشق لم دادن و چرت زدن و استراحت توآفتابن .اما غری داستان ما از بقیه شیرها بیشتر دوست داشت زیر آفتاب لم بده و چرت بزنه .هر روز پدر و مادر غری به اون یاد میدادن که چطور یه شیر بزرگ و قوی بشه .یعنی چطور کمین کنه ،جلو بره و روی شکارش بپره .پدر به غری یاد میداد چه طور خرخر کنه و خرناس بکشه و غرش کنه .غری دهنش رو تا آخر باز کرد و یه غرش پر قدرت کرد .پدر گفت:آفرین ! درست بود کم کم داری یه شیر بزرگ میشی. غری درساشو خیلی زود یاد میگرفت و انجام میداد ولی دلش میخواست درس هاش زودتر تموم بشه تا بره زیر آفتاب لم بده و چرت بزنه .هرچی خواهر و برادر غری ازش می خواستن که باهم بازی کنن مگفن: الان نه داشتم یه خواب خیلی خوب و جالب می دیدم .چند روز گذشت یه شب دیروقت غری یهو از خواب پرید فیس فیس کرد و بو کشید صدای خش خش اومد .درس هایی که از پدر و مادرش یاد گرفته بود رو انجام داد و با خودش گفت:اگر بخوام میتونم یه شیر بزرگ باشه پس فوری............. کتاب غری غرشی با بیان شیرین و ساده ای که دارد می تواند در روان خوانی و روان نویسی به بچه های مقاطع اول و دوم دبستان کمک کنندتا تجربه شیرین کتاب خواندن را کسب کنند داستان شیرین ونقاشی های جذاب این کتاب کودکان پیش از دبستان را هم به این کتاب علاقمند میکند و باعث رشد و تقویت خلاقیت در کودک میشود. 5 جلد دیگه هم داره که کافیه در قسمت جستجوی سایت "قصه های شیرین جنگل" رو سرچ کنین بقیه عناوین رو هم ببینید. عناوین هم به صورت مجموعه و هم جلدهای مجزا موجوده